زمان تقریبی مطالعه: 25 دقیقه
 

توحید افعالی (قرآن)





از اقسام توحید که در آیات قرآن به آن اشاره شده، توحید افعالی است.


۱ - توحید افعالی در آیات



نفى تأثير استقلالى غير خداوند، در جهان هستی:
۱. «واتَّبَعوا ما تَتلوا الشَّيطينُ عَلى‌ مُلكِ سُلَيمنَ ... فَيَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما يُفَرّقونَ بِهِ بَينَ المَرءِ وزَوجِهِ وما هُم بِضارّينَ بِهِ مِن احَدٍ الّا بِاذنِ اللَّهِ ...؛و يهود از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى‌خواندند پيروى كردند.... ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‌آموختند كه بتوانند بوسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند؛ در حالى كه هيچ‌گاه نمى‌توانند بدون اجازه خداوند، به كسى زيان برسانند....»
۲. «اللَّهُ لا الهَ الّا هُوَ الحَىُّ القَيُّومُ ... مَن ذَا الَّذى يَشفَعُ عِندَهُ الّا بِاذنِهِ يَعلَمُ ما بَينَ ايديهِم وما خَلفَهُم ولا يُحيطونَ بِشَى‌ءٍ مِن عِلمِهِ الّا بِما شاءَ ...؛هيچ معبودى جز خداوندِ يگانه زنده و پاينده نيست، خداوندى كه قائم به ذات خويش است، (و موجودات ديگر، قائم به او). ... كيست كه در نزد او، جز به فرمانش شفاعت كند؟! آينده و گذشته بندگان را مى‌داند؛ و كسى از علم او آگاه نمى‌گردد؛ جز به مقدارى كه او بخواهد....»
۳. «ما كانَ لِبَشَرٍ ان يُؤتِيَهُ اللَّهُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقولَ لِلنّاسِ كونوا عِبادًا لى مِن دونِ اللَّهِ ولكِن كونوا رَبنِيّينَ بِما كُنتُم تُعَلّمونَ الكِتبَ وبِما كُنتُم تَدرُسون؛براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، کتاب آسمانی و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: غير از خدا، مرا پرستش كنيد بلكه سزاوار مقام او، اين است كه بگويد: اى مردم به سبب تعليم دادن كتاب خدا و فرا گرفتن آن، خداپرست باشيد.»
۴. «... ومَن يَغفِرُ الذُّنوبَ الَّا اللَّهُ ...؛... و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟ ....»
۵. «... وان تُصِبهُم حَسَنَةٌ يَقولوا هذِهِ مِن عِندِ اللَّهِ وان تُصِبهُم سَيّئَةٌ يَقولوا هذِهِ مِن عِندِكَ قُل كُلٌّ مِن عِندِ اللَّهِ .فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفقَهونَ حَديثا؛
[۵] نساء/سوره۴، آیه۷۸.    ۶. «قُل اتَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَملِكُ لَكُم ضَرًّا ولا نَفعًا ...؛
بگو: «آيا جز خدا چيزى را مى پرستيد كه مالك سود و زيانى براى شما نيست؟!....»
۷. «قُل اغَيرَ اللَّهِ اتَّخِذُ ولِيًّا فاطِرِ السَّموتِ والارضِ وهُوَ يُطعِمُ ولا يُطعَمُ قُل انّى امِرتُ ان اكونَ اوَّلَ مَن اسلَمَ ولا تَكونَنَّ مِنَ المُشرِكين‌ • وان يَمسَسكَ اللَّهُ بِضُرّ فَلا كاشِفَ لَهُ الّا هُوَ وان يَمسَسكَ بِخَيرٍ فَهُوَ عَلى‌ كُلّ شَى‌ءٍ قَدير؛بگو: آيا غير خدا را ولىّ خود انتخاب كنم؟! خدايى كه آفريننده آسمانها و زمين است؛ اوست كه روزى مى‌دهد، و نيازى به روزى ندارد. بگو: من مأمورم كه نخستين مسلمان باشم؛ و خداوند به من دستور داده كه از مشرکان نباش. اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‌تواند آن را برطرف سازد؛ و اگر خيرى به تو رساند، او بر هر چيزى تواناست»
۸. «قُل مَن يُنَجّيكُم مِن ظُلُمتِ البَرّ والبَحرِ تَدعونَهُ تَضَرُّعًا وخُفيَةً لَن انجنا مِن هذِهِ لَنَكونَنَّ مِنَ الشكِرين‌ • قُلِ اللَّهُ يُنَجّيكُم مِنها ومِن كُلّ كَربٍ ثُمَّ انتُم تُشرِكون؛بگو: چه كسى شما را از تاريكيهاى صحرا و دریا رهايى مى‌بخشد؟! در حالى كه او را با حالت تضرع و آشكارا و در پنهانى مى‌خوانيد؛ و مى‌گوييد: اگر از اين خطرات و تاريكى‌ها ما را رهايى بخشد، از شکرگزاران خواهيم بود. بگو: خداوند شما را از اينها، و از هر مشكل و اندوهى، نجات مى‌دهد؛ بازهم شمابراى او همتا قرار مى‌دهيد. (و راه كفر مى‌پوييد.)»
۹. «قُل انَدعوا مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُنا ولا يَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلى‌ اعقابِنا بَعدَ اذ هَدنَا اللَّهُ ... قُل انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى‌ ...؛بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم و عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه زيانى؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آن‌كه خداوند ما را هدايت كرده است؟! ... بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است....»
۱۰. «قُل لا املِكُ لِنَفسى نَفعًا ولا ضَرًّا الّا ما شاءَ اللَّهُ ...؛بگو: «من مالك هيچ سود و زيانى براى خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند....»
در اين آيات، ادات قصر مثل استثنا و ضمير فصل بر انحصار و توحيد دلالت دارد.
۱۱. «فَلَمّا ءاتهُما صلِحًا جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فيما ءاتهُما فَتَعلَى اللَّهُ عَمّا يُشرِكون؛امّا هنگامى كه خداوند فرزند صالحى به آنها (پدران و مادران از نسل آدم‌) داد، موجودات ديگر را در اين موهبت مؤثر دانستند؛ و براى خدا، در اين نعمت كه به آنها بخشيده بود، همتايانى قائل شدند؛ خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند.»
۱۲. «فَلَم تَقتُلوهُم ولكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم وما رَمَيتَ اذ رَمَيتَ ولكِنَّ اللَّهَ رَمى‌ ولِيُبلِىَ المُؤمِنِينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا انَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم؛اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد؛ بلكه خداوند آنها را كشت. و اين تو نبودى اى پيامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها افكندى؛ بلكه خدا افكند. و خدا مى‌خواست تا مؤمنان را از اين طريق به خوبى امتحان كند؛ خداوند شنوا و داناست.»
۱۳. «هُوَ الَّذى جَعَلَ الشَّمسَ ضِياءً والقَمَرَ نورًا وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السّنينَ والحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِكَ الّا بِالحَقّ يُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَعلَمون؛او كسى است كه خورشيد را روشنايى‌بخش، و ماه را نورافشان قرار داد؛ و براى آن منزلگاههايى مقدّر كرد، تا عدد سالها و حساب زمان را بدانيد؛ خداوند اين را جز بحق نيافريده؛ او آيات خود را براى گروهى كه آماده درك حقايقند، شرح مى‌دهد.»
۱۴. «ويَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُم ولا يَنفَعُهُم ويَقولونَ هؤُلاءِ شُفَعؤُنا عِندَ اللَّهِ قُل اتُنَبّونَ اللَّهَ بِما لا يَعلَمُ فِى السَّموتِ ولا فِى الارضِ سُبحنَهُ وتَعلى‌ عَمّا يُشرِكون؛آنها غير از خدا، چيزهايى را مى‌پرستندكه نه به آنان زيانى مى‌رساند، و نه سودى مى‌بخشد؛ و مى‌گويند: اينها شفيعان ما نزد خدا هستند. بگو: آيا خدا را به چيزى خبر مى‌دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟! منزّه است او، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند!»
۱۵. «قُل لا املِكُ لِنَفسى ضَرًّا ولا نَفعًا الّا ما شاءَ اللَّهُ ...؛بگو: «من حتّى براى خودم، مالك زيان و سودى نيستم، تا چه رسد براى شما؛ مگر آنچه خدا بخواهد....»
۱۶. «وما كانَ لِنَفسٍ ان تُؤمِنَ الّا بِاذنِ اللَّهِ ويَجعَلُ الرّجسَ عَلَى الَّذينَ لا يَعقِلون‌ • قُل يايُّهَا النّاسُ ان كُنتُم فى شَكٍّ مِن دينى فَلَا اعبُدُ الَّذينَ تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ولكِن اعبُدُ اللَّهَ الَّذى يَتَوَفّكُم ... • ولا تَدعُ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُكَ ولا يَضُرُّكَ ... • وان يَمسَسكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ الّا هُوَ وان يُرِدكَ بِخَيرٍ فَلا رادَّ لِفَضلِهِ ...؛و هيچ‌كس نمى‌تواند ایمان بياورد، جز به خواست خدا (و توفيق و يارى و هدايت او). و خداوند، پليدى کفر و گناه را بر كسانى قرار مى‌دهد كه نمى‌انديشند. بگو: اى مردم! اگر در آيين من شک داريد، من كسانى را كه جز خدا مى‌پرستيد، نمى‌پرستم؛ تنها خداوندى را پرستش مى‌كنم كه شما را مى‌ميراند. ... و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مى‌رساند و نه زيانى، مخوان (وپرستش مكن)! ... و اگر خداوند، براى امتحان و مانند آن، زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او نمى‌تواند آن را برطرف كند؛ و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد....»

۱۷. «قالَ انَّما يَأتيكُم بِهِ اللَّهُ ان شاءَ وما انتُم بِمُعجِزين؛نوح گفت: اگر خدا اراده كند، عذابش را خواهد آورد؛ و شما قدرت فرار از آن را نخواهيد داشت! »
۱۸. «ولِلَّهِ غَيبُ السَّموتِ والارضِ والَيهِ يُرجَعُ الامرُ كُلُّهُ فَاعبُدهُ وتَوَكَّل عَلَيهِ ...؛و آگاهى از غيب و اسرار نهانى آسمانها و زمين، تنها از آن خداست؛ و همه كارها تنها به او بازگردانده مى‌شود؛ پس او را پرستش كن؛ و بر او توکّل نما....»
۱۹. «قُل مَن رَبُّ السَّموتِ والارضِ قُلِ اللَّهُ قُل افاتَّخَذتُم مِن دونِهِ اولِياءَ لا يَملِكونَ لِانفُسِهِم نَفعًا ولا ضَرًّا ... ام جَعَلوا لِلَّهِ شُرَكاءَ خَلَقوا كَخَلقِهِ فَتَشبَهَ الخَلقُ عَلَيهِم قُلِ اللَّهُ خلِقُ كُلّ شَى‌ءٍ وهُوَ الوحِدُ القَهر؛بگو: چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟ بگو: خداوند يگانه! سپس بگو: آيا خدايانى غير از او براى خود برگزيده‌ايد كه حتى مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟)! ... آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اين‌كه آنان همچون خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟! بگو: خدا آفريننده همه چيز است؛ و اوست يكتا و حاكم بر همه چيز.»
۲۰. «ولَو انَّ قُرءانًا سُيّرَت بِهِ الجِبالُ او قُطّعَت بِهِ الارضُ او كُلّمَ بِهِ المَوتى‌ بَل لِلَّهِ الامرُ جَميعًا ...؛اگر بوسيله قرآن، کوهها به حركت در آيند يا زمين قطعه قطعه شود، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، باز هم کافران، ايمان نخواهند آورد. ولى تمام امور در اختيار خداست....»
۲۱. «ويَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَملِكُ لَهُم رِزقًا مِنَ السَّموتِ والارضِ شَيًا ولا يَستَطيعون؛و آنها غير از خدا، موجوداتى را مى‌پرستند كه هيچ رزقى را براى آنان از آسمانها و زمين در اختيار ندارند؛ و توان آن را نيز ندارند.»
۲۲. «الَم يَرَوا الَى الطَّيرِ مُسَخَّرتٍ فى جَوّ السَّماءِ ما يُمسِكُهُنَّ الَّا اللَّهُ ...؛آيا آنها به پرندگانی كه بر فراز آسمان نگه داشته شده‌اند، نظر نيفكندند؟ هيچ كس جز خدا آنها را نگاه نمى‌دارد....»
۲۳. «قُلِ ادعوا الَّذينَ زَعَمتُم مِن دونِهِ فَلا يَملِكونَ كَشفَ الضُّرّ عَنكُم ولا تَحويلا؛بگو: كسانى را كه غير از او معبود خود مى‌پنداريد، بخوانيد! آنها نه مى‌توانند زيانى را از شما برطرف سازند، و نه هيچ تغييرى در آن ايجاد كنند.»
۲۴. «ولا تَقولَنَّ لِشَاى‌ءٍ انّى فاعِلٌ ذلِكَ غَدا • الّا ان يَشاءَ اللَّهُ ...؛و هرگز در مورد كارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم. مگر اين‌كه خدا بخواهد....»
۲۵. «لكِنّا هُوَ اللَّهُ رَبّى ولا اشرِكُ بِرَبّى احَدا • ولَولا اذ دَخَلتَ جَنَّتَكَ قُلتَ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ ان تَرَنِ انا اقَلَّ مِنكَ مالًا وولَدا • فَعَسى‌ رَبّى ان يُؤتِيَنِ خَيرًا مِن جَنَّتِكَ ويُرسِلَ عَلَيها حُسبانًا مِنَ السَّماءِ فَتُصبِحَ صَعيدًا زَلَقا • او يُصبِحَ ماؤُها غَورًا فَلَن تَستَطيعَ لَهُ طَلَبا • واحيطَ بِثَمَرِهِ فَاصبَحَ يُقَلّبُ كَفَّيهِ عَلى‌ ما انفَقَ فيها وهِىَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُروشِها ويَقولُ يلَيتَنى لَم اشرِك بِرَبّى احَدا؛ولى من كسى هستم كه خداى يگانه، پروردگار من است؛ و هيچ كس را همتاى پروردگارم قرار نمى‌دهم. چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى‌اين نعمتى است كه خدا خواسته است؟! قوت و نيرويى جز از ناحيه خدا نيست. و اگر مى‌بينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم! اميد است پروردگارم بهتر از باغ تو، به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌اى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، بگونه‌اى كه آن را به زمين بى‌گياهى مبدل كند. و يا آب آن در زمين فرو رود، آن گونه كه هرگز نتوانى به آن دست يابى. سرانجام عذاب الهی فرا رسيد، و ميوه‌هاى آن نابود شد؛ و او بخاطر هزينه‌هايى كه در آن صرف كرده بود، پيوسته دستهايش را به هم مى‌ماليد در حالى كه تمام باغ بر داربستهايش فرو ريخته بود. و مى‌گفت: اى كاش هيچ كس را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!»
۲۶. «افَلا يَرَونَ الّا يَرجِعُ الَيهِم قَولًا ولا يَملِكُ لَهُم ضَرًّا ولا نَفعا • ولَقَد قالَ لَهُم هرونُ مِن قَبلُ يقَومِ انَّما فُتِنتُم بِهِ وانَّ رَبَّكُمُ الرَّحمنُ فَاتَّبِعونى واطيعوا امرى؛آيا نمى‌ديدند كه اين گوساله هيچ پاسخى به آنان نمى‌دهد، و مالك هيچ گونه سود و زيانى براى آنها نيست؟! و پيش از آن، هارون به آنها گفته بود: اى قوم من! شما فقط به وسيله آن مورد آزمایش قرار گرفته‌ايد؛ و پروردگار شما خداوند رحمان است؛ پس، از من پيروى كنيد، و فرمانم را اطاعت نماييد»
۲۷. «ذلِكَ بِانَّ اللَّهَ هُوَ الحَقُّ وانَّ ما يَدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البطِلُ وانَّ اللَّهَ هُوَ العَلىُّ الكَبير• وهُوَ الَّذى احياكُم ثُمَّ يُميتُكُم ثُمَّ يُحييكُم انَّ الانسنَ لَكَفور؛اين بخاطر آن است كه خداوند حق است؛ و آنچه را غير از او مى‌خوانند باطل است؛ و خداوند بلند مرتبه و بزرگ است. و او كسى است كه‌شما را زنده كرد، سپس شما را مى‌ميراند، بار ديگر شما را زنده مى‌كند، به يقين انسان بسيار ناسپاس است.»
۲۸. «الَّذى لَهُ مُلكُ السَّموتِ والارضِ ولَم يَتَّخِذ وَلَدًا ولَم يَكُن لَهُ شَريكٌ فِى المُلكِ وخَلَقَ كُلَّ شَى‌ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقديرا • واتَّخَذوا مِن دونِهِ ءالِهَةً لا يَخلُقونَ شيًا وهُم يُخلَقونَ ولا يَملِكونَ لِانفُسِهِم ضَرًّا ولا نَفعًا ولا يَملِكونَ مَوتًا ولا حَيوةً ولا نُشورا؛خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آنِ اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرده، و همتايى در حکومت ندارد، و همه چيز را آفريد و به دقت اندازه‌گيرى نمود. آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند؛ كه چيزى را نمى‌آفرينند، در حالى كه خودشان مخلوقند، نه مالك زيان و سود خويشند، و نه مالك مرگ و حيات و رستاخیز خود.»
۲۹. «اذ قالَ لِابيهِ وقَومِهِ ما تَعبُدون‌ • قالَ هَل يَسمَعونَكُم اذتَدعون‌ • او يَنفَعونَكُم او يَضُرّون‌ • فَانَّهُم عَدُوٌّ لى الّا رَبَّ العلَمين‌ • الَّذى خَلَقَنى فَهُوَ يَهدين‌ • والَّذى هُوَ يُطعِمُنى ويَسقين‌ • واذا مَرِضتُ فَهُوَ يَشفين‌ • والَّذى يُميتُنى ثُمَّ يُحيين؛هنگامى كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود) و قوم او گفت: چه چيز را مى‌پرستيد؟! گفت: آيا هنگامى كه آنها را مى‌خوانيد صداى شما رامى‌شنوند؟! يا سود و زيانى به شما مى‌رسانند؟! همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار جهانيان. همان كسى كه مرا آفريد، و پيوسته راهنماييم مى‌كند، و كسى كه مرا غذا مى‌دهد و سیراب مى‌نمايد، و هنگامى كه‌ بیمار شوم مرا شفا مى‌دهد، و كسى كه مرا مى‌ميراند و سپس زنده مى‌كند»
۳۰. «امَّن خَلَقَ السَّموتِ والارضَ وانزَلَ لَكُم مِنَ السَّماءِ ماءً فَانبَتنا بِهِ حَداقَ ذاتَ بَهجَةٍ ما كانَ لَكُم ان تُنبِتوا شَجَرَها اءِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَل هُم قَومٌ يَعدِلون‌ • امَّن يُجيبُ المُضطَرَّ اذا دَعاهُ ويَكشِفُ السّوءَ ويَجعَلُكُم خُلَفاءَ الارضِ اءِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلًا ما تَذَكَّرون؛آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهایی زيبا و سرورانگيز رويانديم؛ شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبودى با خداست؟! چنين نيست، بلكه آنها گروهى هستند كه از روى نادانى، مخلوقات را همطراز پروردگارشان قرار مى‌دهند. يا كسى كه دعاى مضطر را هنگامى كه او را بخواند اجابت مى‌كند و ناراحتى او را برطرف مى‌سازد، و شما را خلفاى زمين قرار مى‌دهد؛ آيا معبودى با خداست؟! كمتر متذكّر مى‌شويد.»
۳۱. «انَّما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ اوثنًا وتَخلُقونَ افكًا انَّ الَّذينَ تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ لا يَملِكونَ لَكُم رِزقًا فَابتَغوا عِندَ اللَّهِ الرّزقَ ...؛شما غير از خدا فقط بتهايى از سنگ و چوب را مى‌پرستيد و دروغى به هم مى‌بافيد؛ آنهايى را كه غير از خدا پرستش مى‌كنيد، مالك هيچ گونه روزى براى شما نيستند؛ روزى را تنها نزد خدا بطلبيد ....»
۳۲. «اللَّهُ الَّذى خَلَقَكُم ثُمَّ رَزَقَكُم ثُمَّ يُميتُكُم ثُمَّ يُحييكُم هَل مِن شُرَكاكُم مَن يَفعَلُ مِن ذلِكُم مِن شَى‌ءٍ سُبحنَهُ وتَعلى‌ عَمّا يُشرِكون؛خداوند همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزی داد، بعد مى‌ميراند، سپس زنده مى‌كند؛ آيا هيچ يك از همتايانى كه براى خدا قرار داده‌ايد چيزى ازاين كارها را مى‌توانند انجام دهند؟! او منزّه و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند.»
۳۳. «قُلِ ادعُوا الَّذينَ زَعَمتُم مِن دونِ اللَّهِ لا يَملِكونَ مِثقالَ ذَرَّةٍ فِى‌السَّموتِ ولا فِى الارضِ وما لَهُم فيهِما مِن شِركٍ وما لَهُ مِنهُم مِن ظَهير؛بگو: كسانى را كه غير از خدا معبود خود مى‌پنداريد بخوانيد! آنها هرگز گرهى از كار شما نمى‌گشايند، چرا كه آنها به اندازه ذرّه‌اى در آسمانها و زمين مالك نيستند، و نه در خلقت و مالكيّت آنها شريكند، و نه ياور او در آفرينش بودند»
۳۴. «ما يَفتَحِ اللَّهُ لِلنّاسِ مِن رَحمَةٍ فَلا مُمسِكَ لَها وما يُمسِك فَلا مُرسِلَ لَهُ مِن بَعدِهِ وهُوَ العَزيزُ الحَكيم؛هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشايد، كسى بازدارنده آن نيست؛ و هرچه را او باز دارد، كسى بعد از او قادر به فرستادن آن نيست؛ و او توانا و حکیم است.»
۳۵. «يولِجُ الَّيلَ فِى‌النَّهارِ ويولِجُ النَّهارَ فِى الَّيلِ وسَخَّرَ الشَّمسَ والقَمَرَ كُلٌّ يَجرى لِاجَلٍ مُسَمًّى ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم لَهُ المُلكُ والَّذينَ تَدعونَ مِن دونِهِ ما يَملِكونَ مِن قِطمير؛او شب را در روز داخل مى‌كند و روز را در شب؛ و خورشید و ماه را مسخّر شما كرده، هر يك تا سر آمد معيّنى به حركت خود ادامه مى‌دهد؛ اين است خداوند، پروردگار شما؛ حاكميت در سراسر عالم از آن اوست. و كسانى را كه جز او مى‌خوانيد و مى‌پرستيد مالك كوچكترين چيزى نيستند.»
۳۶. «انَّ اللَّهَ يُمسِكُ السَّموتِ والارضَ ان تَزولا ولَن زالَتا ان امسَكَهُما مِن احَدٍ مِن بَعدِهِ ...؛خداوند آسمانها و زمين را نگاه مى‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، كسى جز او نمى‌تواند آنها را نگاه دارد....»
۳۷. «ءَاتَّخِذُ مِن دونِهِ ءالِهَةً ان يُرِدنِ الرَّحمنُ بِضُرّ لا تُغنِ عَنّى شَفعَتُهُم شيًا ولا يُنقِذون؛آيا غير از او معبودانى را انتخاب كنم‌كه اگر خداوند رحمان بخواهد زيانى به من برساند، شفاعت آنها كمترين فايده‌اى براى من ندارد و مرا از مجازات او نجات نخواهند داد؟!»
۳۸. «وان نَشَأ نُغرِقهُم فَلا صَريخَ لَهُم ولا هُم يُنقَذون؛و اگر بخواهيم آنها را غرق مى‌كنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند.»
۳۹. «افكًا ءالِهَةً دونَ اللَّهِ تُريدون‌ • قالَ اتَعبُدونَ ما تَنحِتون‌ • واللَّهُ خَلَقَكُم وما تَعمَلون؛آيا از روى دروغ به سراغ معبودانى غير از خدا مى‌رويد؟! گفت: آيا چيزى را مى‌پرستيد كه خود مى‌تراشيد؟! با اين‌كه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى را كه مى‌سازيد!»
۴۰. «ولَن سَالتَهُم مَن خَلَقَ السَّموتِ والارضَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ قُل افَرَءَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ ان ارادَنِىَ اللَّهُ بِضُرّ هَل هُنَّ كشِفتُ ضُرّهِ او ارادَنى بِرَحمَةٍ هَل هُنَّ مُمسِكتُ رَحمَتِهِ قُل حَسبِىَ اللَّهُ ... • اللَّهُ يَتَوَفَّى الانفُسَ حينَ مَوتِها والَّتى لَم تَمُت فى مَنامِها فَيُمسِكُ الَّتى قَضى‌ عَلَيهَا المَوتَ ويُرسِلُ الاخرى‌ الى‌ اجَلٍ مُسَمًّى ... • امِ اتَّخَذوا مِن دونِ اللَّهِ شُفَعاءَ ...؛و اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمین را آفريده؟ به يقين مى‌گويند: خدا! بگو: آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مى‌خوانيد اندیشه مى‌كنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مى‌توانند زيان او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مى‌توانند مانع رحمت او شوند؟! بگو: خدا مرا كافى است. ... خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‌كند، و روح كسانى را كه نمرده‌اند نيز به هنگام خواب مى‌گيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‌دارد و ارواح ديگرى را كه بايد زنده بمانند باز مى‌گرداند تا سر آمدى معيّن. ... آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفته‌اند؟!....»
۴۱. «... قُل فَمَن يَملِكُ لَكُم مِنَ اللَّهِ شيًا ان ارادَ بِكُم ضَرًّا او ارادَ بِكُم نَفعًا ...؛... بگو: هرگاه خدا زيانى براى شما بخواهد، چه كسى مى‌تواند در برابر او از شما دفاع كند؛ و يا اگرنفعى اراده كند (مانع گردد)؟! ....»
۴۲. «وانَّ الى‌ رَبّكَ المُنتَهى‌ • وانَّهُ هُوَ اضحَكَ وابكى‌ • وانَّهُ هُوَ اماتَ واحيا • وانَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ والانثى‌ • وانَّ عَلَيهِ النَّشاةَ الاخرى‌ • وانَّهُ هُوَ اغنى‌ واقنى‌ • وانَّهُ هُوَ رَبُّ الشّعرى‌ • وانَّهُ اهلَكَ عادًا الاولى‌؛و آيا از كتب پيشين انبیا به او نرسيده است اينكه همه امور به پروردگارت منتهى مى‌گردد؟! و اين‌كه اوست كه خنداند و گرياند، و اوست كه ميراند و زنده كرد،و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريد، و اين‌كه بر خداست ايجاد عالَم ديگر (تا عدالت اجرا گردد)، و اين‌كه اوست كه بى‌نياز كرد و سرمايه باقى بخشيد، و اين‌كه اوست پروردگار ستاره بزرگ و درخشنده شعرى! و آيا به انسان نرسيده است كه در كتب انبياى پيشين آمده اينكه خداوند قوم عاد نخستين را به کیفر اعمالشان هلاك كرد؟»
۴۳. «افَرَءَيتُم ما تَحرُثون‌ • ءَانتُم تَزرَعونَهُ ام نَحنُ الزّ رِعون؛آيا درباره آنچه كشت مى‌كنيد انديشيده‌ايد؟! آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما مى‌رويانيم؟!»
۴۴. «افَرَءَيتُمُ الماءَ الَّذى تَشرَبون‌ • ءَانتُم انزَلتُموهُ مِنَ المُزنِ ام نَحنُ المُنزِلون‌ • افَرَءَيتُمُ النّارَ الَّتى تورون‌ • أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ؛آيا به آبى كه مى‌نوشيد انديشيده‌ايد؟! آيا شما آن را از ابر نازل كرده‌ايد يا ما نازل مى‌كنيم؟! آيا درباره آتشی كه مى‌افروزيد فكر كرده‌ايد؟! آيا شما درخت آن را آفريده‌ايد يا ما آفريده‌ايم؟!»
۴۵. «... ولَيسَ بِضارّهِم شَى‌ءًا الّا بِاذنِ اللَّهِ ...؛... ولى نمى‌تواند هيچ‌گونه ضررى به‌آنها برساند جز به فرمان خدا....»
۴۶. «... وما املِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَى‌ءٍ رَبَّنا عَلَيكَ تَوَكَّلنا ...؛... و در عين حال در برابر خداوند براى تو مالك چيزى نيستم (و اختيارى ندارم). پروردگارا! ما بر تو توكّل كرديم ....»
۴۷. «ما اصابَ مِن مُصيبَةٍ الّا بِاذنِ اللَّهِ ومَن يُؤمِن بِاللَّهِ يَهدِ قَلبَهُ ...؛هيچ مصيبتى رخ نمى‌دهد مگر به اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدایت مى‌كند....»
۴۸. «اوَ لَم‌يَرَوا الَى الطَّيرِ فَوقَهُم صفتٍ ويَقبِضنَ ما يُمسِكُهُنَّ الَّا الرَّحمنُ انَّهُ بِكُلّ شَى‌ءٍ بَصير؛آيا به پرندگانى كه بالاى سرشان است، و بالهاى خود را گسترده و جمع مى‌كنند، نگاه نكردند؟! جز خداوند رحمان كسى آنها را برفراز آسمان نگه نمى‌دارد، چرا كه او به هر چيز بيناست.»
۴۹. «قُل انَّما ادعوا رَبّى ولا اشرِكُ بِهِ احَدا • قُل انّى لااملِكُ لَكُم ضَرًّا ولا رَشَدا؛بگو: من تنها پروردگارم را مى‌خوانم و هيچ كس را همتاى او قرار نمى‌دهم. بگو: من مالك زیان و هدايتى براى شما نيستم.»
۵۰. «وما تَشاءونَ الّا ان يَشاءَ اللَّهُ ...؛و شما چيزى را نمى‌خواهيد مگر اين‌كه خدا بخواهد....»
۵۱. «وما تَشاءونَ الّا ان يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ العلَمين؛و شما اراده نمى‌كنيد مگر اين‌كه خداوندى كه پروردگار جهانيان است، اراده كند!»
۵۲. «انَّهُ هُوَ يُبدِئُ ويُعيد؛اوست كه آفرینش را آغاز مى‌كند و باز مى‌گرداند.»

۲ - دستيابى به توحيد افعالى



شناخت خدا و صفات او، راه دستيابى به توحيد افعالى:
«الحَمدُ لِلَّهِ رَبّ العلَمين‌ • الرَّحمنِ الرَّحيم‌ • ملِكِ يَومِ الدّين‌ • ايّاكَ نَعبُدُ وايّاكَ نَستَعين؛حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است. بخشنده و مهربان است. مالك روز جزا است. پروردگارا تنها تورا مى‌پرستيم و تنها از تو يارى مى‌جوييم»
جمله «إيّاك نستعين» بر اختصاص دلالت دارد و پس از وصف خدا به الحمد للّه ربّ العالمين و ... بيان مى‌كند كه شناخت خدا با آن صفات ياد شده آدمى را به اين مرحله مى‌رساند كه غير خدا را ناتوان ببيند.

۳ - اقسام توحید افعالی



اقسام توحید افعالی با توجه به آیات قرآن، عبارتند از:
توحید حاكمیت
[۷۷] به مقاله توحید حاکمیت (قرآن) رجوع شود.
، توحید خالقیت
[۷۸] به مقاله توحید خالقیت (قرآن) رجوع شود.
، توحید در رازقیت
[۷۹] به مقاله توحید در رازقیت (قرآن) رجوع شود.
، توحید در شفاعت
[۸۰] به مقاله توحید در شفاعت (قرآن) رجوع شود.
، توحید ربوبی
[۸۱] به مقاله توحید ربوبی (قرآن) رجوع شود.
، توحید مالكیت
[۸۲] به مقاله توحید مالکیت (قرآن) رجوع شود.
، توحید ولایت
[۸۳] به مقاله توحید ولایت (قرآن) رجوع شود.
.

۴ - در نگاه امام خمینی


امام‌ خمینی باتوجه‌ به آیات الهی برای توحید افعالی جلوه‌ها و اقسامی قائل شده ‌است از جمله:
۱- توحید خالقیت: امام‌ خمینی بر این باور است که مطابق اصل توحید، خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان‌ها، تنها ذات حق‌تعالی است.
۲- توحید مالکیت: این‌گونه مالکیت ریشه در خالقیت دارد. امام‌ خمینی با استناد به برخی آیات بر توحید مالکیت حق‌تعالی تأکید دارد و معتقد است وقتی بر مبنای توحید خالقیت در عالم هستی جز خداوند خالقی نیست، کسی غیر او نمی‌تواند مالک چیزی باشد. حقیقت مالکیت حق‌تعالی بر آسمان، زمین، ظاهر و باطن، ملک و ملکوت، باید با ذوق قلبی درک شود تا به توحید الوهیت و نفی شریک برسد.
۳- توحید ربوبی: ربوبیت پروراندن و پیش‌بردن تدریجی شیء به‌سوی کمال است. قرآن کریم تدبیر و ربوبیت موجودات عالم را به خدا نسبت می‌دهد امام‌ خمینی قرآن را سراسر معرفی مقام ربوبی می‌داند و بر این باور است که «ربّ» در (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) از اسمای فعلی و مناسب با مقام توحید افعالی است.
۴- توحید عبادی: یکی دیگر از جلوه‌های توحید افعالی، و اطاعت از دستورهای خداوند است. امام خمینی با استناد به آیه (أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ) بر این باور است که اطاعت و پیروی از هواوهوس خودپرستی است، چنان‌که اطاعت از شیطان عبادت اوست، از این‌رو تا انسان در حجاب انانیت و منیت است معبود او هواهای نفسانی است، اما اگر انسان نفس خود به اسم الله متصف کرد و به مقام اسمیت رسید در این ‌صورت به مقام عبودیت و عبادت رسیده‌ است بنابراین هر کس توحید فعلی و جلوه‌های آنها را درک کند و نظام وجود را صورتی از فاعلیت حق‌تعالی بداند به برهانی دست می‌یابد که «لا مؤثر فی الوجود الا الله» حصر حقیقی است.
[۹۵] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۶۷-۵۶۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.

۵ - عناوین مرتبط



اسما و صفات (قرآن).

۶ - پانویس


 
۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.    
۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۹.    
۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۵.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۷۸.    ۶. «قُل اتَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَملِكُ لَكُم ضَرًّا ولا نَفعًا ...؛
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۱۷.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۶۳.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۶۴.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۷۱.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۸.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۰.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۱۷.    
۱۴. یونس/سوره۱۰، آیه۵.    
۱۵. یونس/سوره۱۰، آیه۱۸.    
۱۶. یونس/سوره۱۰، آیه۴۹.    
۱۷. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۰.    
۱۸. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۴.    
۱۹. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۶.    
۲۰. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۷.    
۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۳۳.    
۲۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۲۳.    
۲۳. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۲۴. رعد/سوره۱۳، آیه۳۱.    
۲۵. نحل/سوره۱۶، آیه۷۳.    
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۷۹.    
۲۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۶.    
۲۸. کهف/سوره۱۸، آیه۲۳.    
۲۹. کهف/سوره۱۸، آیه۲۴.    
۳۰. کهف/سوره۱۸، آیات۳۸- ۴۲.    
۳۱. طه/سوره۲۰، آیه۸۹.    
۳۲. طه/سوره۲۰، آیه۹۰.    
۳۳. حج/سوره۲۲، آیه۶۲.    
۳۴. حج/سوره۲۲، آیه۶۶.    
۳۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۲.    
۳۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۳.    
۳۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۰.    
۳۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۲.    
۳۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۳.    
۴۰. شعراء/سوره۲۶، آیات۷۷-۸۱.    
۴۱. نمل/سوره۲۷، آیه۶۰.    
۴۲. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۴۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۷.    
۴۴. روم/سوره۳۰، آیه۴۰.    
۴۵. سبأ/سوره۳۴، آیه۲۲.    
۴۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۲.    
۴۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۳.    
۴۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۱.    
۴۹. یس/سوره۳۶، آیه۲۳.    
۵۰. یس/سوره۳۶، آیه۴۳.    
۵۱. صافات/سوره۳۷، آیه۸۶.    
۵۲. صافات/سوره۳۷، آیه۹۵.    
۵۳. صافات/سوره۳۷، آیه۹۶.    
۵۴. زمر/سوره۳۹، آیه۳۸.    
۵۵. زمر/سوره۳۹، آیه۴۲.    
۵۶. زمر/سوره۳۹، آیه۴۳.    
۵۷. فتح/سوره۴۸، آیه۱۱.    
۵۸. نجم/سوره۵۳، آیات۴۲- ۴۵.    
۵۹. نجم/سوره۵۳، آیات۴۷- ۵۰.    
۶۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۳.    
۶۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۴.    
۶۲. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۸.    
۶۳. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۹.    
۶۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۱.    
۶۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۲.    
۶۶. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۰.    
۶۷. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۴.    
۶۸. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۱.    
۶۹. ملک/سوره۶۷، آیه۱۹.    
۷۰. جن/سوره۷۲، آیه۲۰.    
۷۱. جن/سوره۷۲، آیه۲۱.    
۷۲. انسان/سوره۷۶، آیه۳۰.    
۷۳. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۹.    
۷۴. بروج/سوره۸۵، آیه۱۳.    
۷۵. حمد/سوره۱، آیات۲- ۵.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۰۱.    
۷۷. به مقاله توحید حاکمیت (قرآن) رجوع شود.
۷۸. به مقاله توحید خالقیت (قرآن) رجوع شود.
۷۹. به مقاله توحید در رازقیت (قرآن) رجوع شود.
۸۰. به مقاله توحید در شفاعت (قرآن) رجوع شود.
۸۱. به مقاله توحید ربوبی (قرآن) رجوع شود.
۸۲. به مقاله توحید مالکیت (قرآن) رجوع شود.
۸۳. به مقاله توحید ولایت (قرآن) رجوع شود.
۸۴. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷-۳۸۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۸۵. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸۶. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۶۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸۷. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۸۸. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸۹. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۹۰. حمد/سوره۱، آیه۲.    
۹۱. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۰۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۹۲. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۹۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۳.    
۹۴. خمینی، روح الله، سرالصلاة، ص۸۸-۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۹۵. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۶۷-۵۶۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۷ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۱۲۳، برگرفته از مقاله «توحید افعالی».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.